- گوی وپهنه (یُ پَ نَ / نِ)
گوی و چوگان. رجوع به هریک از این دو کلمه شود.
- گوی و پهنه بازی، چوگان بازی. رجوع به پهنه شود.
- گوی و پهنه باختن، چوگان باختن. گوی و چوگان بازی کردن
- گوی و پهنه بازی، چوگان بازی. رجوع به پهنه شود.
- گوی و پهنه باختن، چوگان باختن. گوی و چوگان بازی کردن
